یکی از مهمترین ادله اثبات دعوی، اقرار است که در دعاوی حقوقی و کیفری تأثیر قابلملاحظهای بر سرنوشت دعوی دارد. با توجه به قوانین و مقررات مربوطه، اقرار را میتوان به انواع مختلفی تقسیم کرد، از جمله اقرار قاطع و غیرقاطع، اقرار صریح و ضمنی، اقرار کتبی و شفاهی، و اقرار در دادگاه و خارج از آن.
طبق ماده 1259 قانون مدنی، اقرار به معنای خبر دادن فرد از وجود حقی برای دیگری به زیان خودش است. همچنین، ماده 164 قانون مجازات اسلامی نیز اقرار در دعاوی کیفری را تعریف میکند که به موجب آن، اقرار به معنای اطلاع دادن درباره ارتکاب جرمی توسط فرد است. بنابراین، برای اینکه اقرار مؤثر باشد، باید شرایط خاصی وجود داشته باشد که علاوه بر شرایط اقرارکننده، باید مد نظر قرار گیرد.
اقرار معلق به چه معناست و مفهوم معلق بودن اقرار چیست؟
باید گفت که اقرار معلق به معنای اقراری است که محتوای آن به تحقق امر دیگری وابسته است و بهصورت منجز و قطعی مطرح نمیشود. به عنوان مثال، اگر اقرارکننده بگوید: «اگر امروز باران ببارد، من به شخص الف بدهکارم» یا «در صورتی که علی ادعای احمد را تصدیق کند، من به احمد بدهکارم»، این نوع تعلیق در اقرار، تعلیق واقعی است؛ زیرا امر مورد اقرار به وقوع یا عدم وقوع امر دیگری وابسته است.
نوع دیگری از اقرار معلق وجود دارد که به آن تعلیق ظاهری گفته میشود. تعلیق ظاهری بدین معناست که اقرار به امری وابسته شده که قطعی و حتمی است. به عنوان مثال، اگر اقرارکننده بگوید: «در صورتی که فردا خورشید طلوع کند، من مبلغ صد هزار تومان به احمد بدهکارم»، از آنجا که اقرار به امری حتمی وابسته شده، به آن تعلیق ظاهری گفته میشود.
آثار اقرار معلق
قانون مدنی و هم قانون مجازات اسلامی، حکم به بیاعتباری چنین اقراری دادهاند. فرقی نمیکند که تعلیق در اقرار به صورت ظاهری یا واقعی باشد، زیرا خبر دادن از حقی به زیان خود فرد با تعلیق یا مشروط بودن آن منافات دارد و قابل جمع نیست.
بر اساس ماده 1268 قانون مدنی، اقرار معلق مؤثر نیست و طبق ماده 167 قانون مجازات اسلامی نیز، اقرار باید منجز باشد و اقرار معلق و مشروط معتبر نیست. بنابراین، در خصوص آثار اقرار معلق باید گفت که نه در دعاوی حقوقی و نه در دعاوی کیفری، اقرار معلق به امر دیگری اعتبار ندارد و آثار حقوقی ایجاد نخواهد کرد و قابل استناد نیز نخواهد بود.
تفاوت اقرار معلق و منجز
یکی از شرایط صحت اقرار بر اساس قانون، این است که اقرار باید منجز و قطعی باشد، چه به صورت صریح و چه ضمنی. به همین دلیل، اقرار معلق اعتباری نداشته و آثار حقوقی از آن ایجاد نخواهد شد. در این راستا، لازم است به بررسی تفاوتهای اقرار معلق و منجز پرداخته و به این سوال پاسخ دهیم که اقرار منجز و معلق چه تفاوتهایی دارند.
اقرار منجز به اقراری گفته میشود که قطعی بوده و اقرارکننده خبر از حقی میدهد که پیشتر ایجاد و استقرار یافته است. به همین دلیل، این اقرار معلق به امری غیرحتمی و نامشخص نیست. به عنوان مثال، در دعاوی کیفری، اقرار منجز زمانی است که فرد بگوید: «من، فرد الف را با چاقو کشتم». این اقرار منجز و قطعی است و به امر دیگری وابسته نیست. در مقابل، اقرار معلق در همین مثال زمانی است که فرد بگوید: «در صورتی که فرد ب شهادت بدهد، من فرد الف را با چاقو کشتهام».
تفاوت اقرار معلق و منجز علاوه بر مفهوم آنها، در اعتبار و آثار حقوقی ناشی از آن نیز وجود دارد؛ به این معنا که طبق قانون، تنها اقراری معتبر است که منجز باشد و نه معلق. به همین دلیل، اقرار منجز، در صورتی که سایر شرایط اعتبار را داشته باشد، آثار حقوقی بر جای میگذارد و قاضی بر اساس آن حکم صادر میکند. اما اقرار معلق، اثر حقوقی نخواهد داشت.
تفاوت اقرار معلق و مشروط
در کنار اقرار معلق، گاهی صحبت از اقرار مشروط نیز میشود. همانطور که اشاره شد، اقرار در دعاوی حقوقی و کیفری تنها در صورتی معتبر است که منجز و قطعی باشد. بنابراین، اقرار معلق و همچنین اقرار مشروط، اعتباری ندارند.
اقرار مشروط به اقراری گفته میشود که اخبار از حقی به زیان خود فرد، منوط به تحقق شرط دیگری شده باشد. به عنوان مثال، زمانی که اقرارکننده بگوید: «من
فرد الف را با چاقو زخمی کردم، به شرط اینکه مرا زندانی نکنید». در این حالت، محتوای اقرار به تحقق شرطی وابسته است.
در مقابل، در اقرار معلق، اقرارکننده محتوای اقرار خود را منوط به وقوع یک امر حتمی یا غیرحتمی میکند، مانند اینکه بگوید: «اگر فرد ب شهادت بدهد، من فرد الف را با چاقو زخمی کردهام».
باید توجه داشت که در حقوق ایران، نه اقرار مشروط و نه اقرار معلق، نافذ و صحیح بوده و آثار حقوقی نخواهند داشت. به همین دلیل، تنها اقراری دارای اعتبار است که بهصورت منجز، قطعی، مشخص و روشن ادا شده باشد