هبه چیست ؟
هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مال خودش را به یک فرد دیگری می بخشد .
کسی که مال را میبخشد را واهب و کسی که مال به او بخشیده می شود را متهب گویند .
واهب یعنی کسی که مالش را میبخشد ، باید اهلیت معامله داشته باشد . چون کسی که از نظر قوای عقلی دچار مشکل است نمیتواند از نظر قانونی مالش را به کس دیگری ببخشد .
ماده ۷۹۵ قانون مدنی
هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک میکند تملیک کننده واهب طرف دیگر را متهب، مالی راکه مورد هبه است عین موهوبه میگویند
در هبه چیزی که بسیار بسیار مهم هست بحث قبض متهب است حالا قبض متهب چیست ؟
در هبه مال مورد هبه باید به قبض متهب برسد یعنی کسی که بهش مالی بخشیده میشود باید این مال را تحت تصرف قرار بگیرد
موارد عدم رجوع از هبه چیست ؟
چون هبه عقد مجانی است تحت شرایطی می شود از مالی که به دیگری بخشش کردید رجوع کنید و مال را به تصرف خودتان در بیاورید .
8 حالت وجود دارد که نمی شود مالی که هبه کردید را دوباره رجوع کنید
و آن 8 حالت به شرح زیر می باشد :
- مال بعد از هبه کردن تلف شده باشد.
- در صورتی که مال به پدر یا مادر یا اولاد بخشیده شده باشد .
- همانطور که میدانید هبه عقدی است رایگان ، یعنی یک طرف به رایگان مال خودش را به دیگری می بخشد اما گاهی وقت ها پیش می آید که این بخشش رایگان نباشد یعنی در مقابل این بخشش چیزی به عنوان عوض گرفته شود در این صورت به آن هبه معوض گویند . حال اگر هبه معوض باشد و عوض آن داده شده باشد دیگر نمی شود از هبه رجوع کرد
- در صورتی که مالی که هبه شده از مالکیت متهب خارج شده باشد خواه به صورت ارادی مانند اینکه این مال را بفروشد خواه به صورت غیر ارادی مثل اینکه ورشکست شود (چون ورشکسته اختیار اموال خودش را ندارد)
- هبه طلب به مدیون ، حق رجوع را از بین می برد چون در حکم تلف است .
- هبه با مرگ یکی از دو طرف (واهب و متهب) از بین نخواهد رفت و حق رجوع واهب هم از بین می رود .
- اگر کسی به هنوان صدقه مالی را به کسی بدهد دیگر نمی تواند بدان رجوع کند .
- در صورتی که در مالی که به صورت هبه بخشیده شده ، تغییری حاصب بشود که دیگر در نظر عرف مال قبلی به نظر نیاید مثلا تبدیل گندم به آرد
لطفاً توجه داشته باشید که مشاوره حقوقی نیازمند بررسی جزئیات و شرایط حسب مورد است.
پیشنهاد میکنم در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر، با وکیل در اهواز یا وکلای متخصص موسسه حقوقی داوری دادگران عدالتخواه امید مشورت کنید.
ارکان عقد هبه
1. واهب: شخصی که مالی را به طور رایگان به شخص دیگر میبخشد. واهب حق انتقال مالکیت را بر روی مالی که هدیه میدهد از دست میدهد.
2. متهب: شخصی است که به موجب هبه مالی را به دست میآورد. متهب حق مالکیت بر روی عین موهوبه (مالی که به دست میآید) را به دست میآورد.
3. عین موهوبه: این عبارت به مالی اشاره دارد که به موجب هبه به مالکیت دیگری منتقل میشود. عین موهوبه نمیتواند به چیزهایی مانند خدمات یا حقوق اشاره کند، بلکه باید یک مال قابل انتقال باشد.
این سه عنصر مشترک در تشکیل عقد هبه دخالت دارند و لازم است همه آنها موجود باشند تا عقد هبه به صورت صحیح برقرار شود.
ایا رجوع از هبه امکانپذیر است؟
بر اساس ماده 830 قانون مدنی بعد از قبض نیز واهب ( کسی که مال را میبخشد ) میتواند در صورتی که عین موهوبه موجود باشد و حق رجوع از بین نرفته باشد به عین موهوبه رجوع نماید.
مزیت هبه نامه رسمی :
مزیت هبه نامه رسمی این است که با ثبت در اداره ثبت اسناد و املاک و دفاتر اسناد رسمی و تأیید وزارت عدلیه، صحت و اعتبار آن به طور قانونی تأیید میشود. به عبارت دیگر، هبه نامه رسمی دارای اثر ادله است و قابلیت انکار یا تردید در مورد صحت سند به حداقل میرسد.
برخلاف هبه نامه عادی که امکان تردید و انکار وجود دارد و برای تأیید صحت سند نیاز به بررسی دقیق و اعتبارسنجی توسط دادگاه دارد، هبه نامه رسمی با ثبت در اداره ثبت و تأیید وزارت عدلیه، بطور قانونی اعتبار دارد و مدعیان نمیتوانند به آن اعتراض کنند.
بنابراین، یکی از مزیتهای اصلی هبه نامه رسمی این است که به دلیل تأیید قانونی و صحت سند، احتمال تردید و انکار در مورد آن به حداقل میرسد و اعتبار آن بیشتر است.
شرایط صحت عقد هبه چیست؟
برای صحت عقد هبه، برخی از شرایط زیر باید موجود باشند:
1. تصرف فوری: متهب یا گیرنده باید مال موهوبه را به صورت فوری دریافت کند و به تصرف خود درآورد. اگر مال به دست متهب نرسیده باشد، عقد هبه صحیح نخواهد بود.
2. قبض مال: متهب باید عین موهوبه را قبض کند، یعنی به طور فعلی و قابل لمس در اختیارش قرار بگیرد. این به معنای انتقال حقوق ملکیت از واهب به متهب است.
3. عدم وابستگی به شرایط: صحت عقد هبه نیازمند عدم وابستگی عقد به شرایط خاص است. به عبارت دیگر، انتفاع از مال موهوبه نباید به وقوع شرایط خاصی بستگی داشته باشد.
4. صحت عزم: عزم واقعی و منافذ قلبی واهب در اهدای مال به متهب باید موجود باشد. این به معنای این است که واهب عزم داشته باشد که مال را به صورت هبه به متهب منتقل کند و برای این منظور عقد را انجام داده باشد
موسسه حقوقی داوری دادگران عدالتخواه امید
موسسه حقوقی و داوری دادگران عدالتخواه امید با مدیریت جناب آقای رضا دانش وکیل پایه یک دادگستری، مفتخر است با بهره گیری از کادری مجرب از وکلای متخصص در تمامی امور حقوقی و کیفری؛ آماده ارائه هرگونه خدمات وکالتی و مشاوره ای برای اشخاص حقیقی و حقوقی اعم از شرکتهای خصوصی و دولتی در تمامی مراجع قضایی و دادگستری می باشد.
اثار رجوع از هبه
رجوع از هبه به مفهوم برگشتن به وضعیت قبلی قرارداد هبه است. در این حالت، مالی که به شخص دیگری به عنوان هبه داده شده بود، به واهب (شخص دهنده هبه) بازگردانده میشود. در صورتی که مال موجود در هبه دچار نقص یا عیبی باشد، حتی اگر توسط هبهگیرنده استفاده شده باشد، واهب از هبهگیرنده مطالبه نمیکند. زیرا مال قبلاً به صورت رایگان به تملیک هبه گیرنده درآمده است و هبه دهنده دیگر مسئولیتی در قبال عیب و نقص مال ندارد.
اما اگر هبه گیرنده اقداماتی انجام داده باشد که منجر به افزایش ارزش و مزیت مال شود، هبهدهنده حق مطالبه مقدار افزایش را دارد. به عبارت دیگر، هبهگیرنده فقط مال ارجاع داده شده را برمیگرداند و مزایای جدید واجد شده به اثر هبه برای هبه دهنده تعلق نمیگیرد.
درباره “نماء متصل و منفصل عین موهوبه” که در سوال ذکر شده، لازم است توضیح دهم که نماء متصله به منافع از آن مال است که همراه با آن داده شده و از طرفی منافع منفصله به منافعی گفته میشود که جداگانه از مال اهداء شده تعلق میگیرد. به عنوان مثال، اگر یک خانه به عنوان هبه داده شود، خود خانه (مال) نماء متصله است و درآمدی مانند اجاره حاصل از آن (منافع) نماء منفصله به حساب میآید.
شرایط صحت عقد هبه چیست؟
برای صحت عقد هبه، برخی از شرایط زیر باید موجود باشند:
1. تصرف فوری: متهب یا گیرنده باید مال موهوبه را به صورت فوری دریافت کند و به تصرف خود درآورد. اگر مال به دست متهب نرسیده باشد، عقد هبه صحیح نخواهد بود.
2. قبض مال: متهب باید عین موهوبه را قبض کند، یعنی به طور فعلی و قابل لمس در اختیارش قرار بگیرد. این به معنای انتقال حقوق ملکیت از واهب به متهب است.
3. عدم وابستگی به شرایط: صحت عقد هبه نیازمند عدم وابستگی عقد به شرایط خاص است. به عبارت دیگر، انتفاع از مال موهوبه نباید به وقوع شرایط خاصی بستگی داشته باشد.
4. صحت عزم: عزم واقعی و منافذ قلبی واهب در اهدای مال به متهب باید موجود باشد. این به معنای این است که واهب عزم داشته باشد که مال را به صورت هبه به متهب منتقل کند و برای این منظور عقد را انجام داده باشد
مستندات قانونی در خصوص شرایط انحلال عقد هبه
ماده ۷۹۵ قانون مدنی
هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک میکند تملیک کننده واهب طرف دیگر را متهب، مالی راکه مورد هبه است عین موهوبه میگویند.
ماده ۷۹۶ قانون مدنی
واهب باید برای معامله و تصرف در مال خود اهلیت داشته باشد.
ماده ۷۹۷ قانون مدنی
واهب باید مالک مالی باشد که هبه میکند.
ماده ۷۹۸ قانون مدنی
هبه واقع نمیشود مگر با قبول و قبض متهب اعم از اینکه مباشر قبض خود متهب باشد یا وکیل او و قبض بدون اذن واهب اثری ندارد.
ماده ۷۹۹ قانون مدنی
در هبه به صغیر یا مجنون یا سفیه قبض ولی معتبر است.
ماده ۸۰۰ قانون مدنی
در صورتی که عین موهوبه در ید متهب باشد محتاج به قبض نیست.
ماده ۸۰۱ قانون مدنی
هبه ممکن است معوض باشد و بنابراین واهب میتواند شرط کند که متهب مالی را به او هبه کند یا عمل مشروعی را مجاناً بجا آورد.
ماده ۸۰۲ قانون مدنی
اگر قبل از قبض واهب یا متهب فوت کند هبه باطل میشود.
ماده ۸۰۳ قانون مدنی
بعد از قبض نیز واهب میتواند با بقاء عین موهوبه از هبه رجوع کند مگر در موارد ذیل:
۱در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد.
۲در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
۳ در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهراً مثل اینکه عین موهوبه برهن داده شود.
۴ در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود.
ماده ۸۰۴ قانون مدنی
در صورت رجوع واهب نماآت عین موهوبه اگر متصل باشد مال واهب و اگر منفصل باشد مال متهب خواهد بود.
ماده ۸۰۵ قانون مدنی
بعد از فوت واهب یا متهب رجوع ممکن نیست.
ماده ۸۰۶ قانون مدنی
هر گاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد.
ماده ۸۰۷ قانون مدنی
اگر کسی مالی را به عنوان صدقه به دیگری بدهد حق رجوع ندارد.
ماده ۱۹۰ قانون مدنی
برای صحت هر معامله شرایط ذیل اساسی است:
۱) قصد طرفین و رضای آنها
۲) اهلیت طرفین
۳) موضوع معین که مورد معامله باشد
۴) مشروعیت جهت معامله
ماده ۱۹۱ قانون مدنی
عقد محقق میشود به قصد انشاء به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر قصد کند.
ماده ۱۹۲ قانون مدنی
در مواردی که برای طرفین یا یکی از آنها تلفظ ممکن نباشد اشاره که مبین قصد و رضا باشد کافی خواهد بود.
ماده ۱۹۳ قانون مدنی
انشاء معامله ممکن است به وسیله عملی که مبین قصد و رضا باشد مثل قبض و اقباض حاصل گردد مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد.
ماده ۱۹۴ قانون مدنی
الفاظ و اشارات و اعمال دیگر که متعاملین به وسیله آن انشاء معامله مینمایند باید موافق باشد به نحوی که احد طرفین همان عقدی را قبول کند که طرف دیگر قصد انشاء او را داشته است والا معامله باطل خواهد بود.
ماده ۱۹۵ قانون مدنی
اگر کسی در حال مستی یا بیهوشی یا در خواب معامله نماید آن معامله به واسطه فقدان قصد باطل است.
ماده ۱۹۶ قانون مدنی
کسی که معامله میکند آن معامله برای خود آن شخص محسوب است مگر اینکه در موقع عقد خلاف آن را تصریح نماید یا بعد خلاف آن ثابت شود معذلک ممکن است در ضمن معامله که شخص برای خود میکند تعهدی هم به نفع شخص ثالثی بنماید.
ماده ۱۹۷ قانون مدنی
در صورتی که ثمن یا مثمن معامله عین متعلق به غیر باشد آن معامله برای صاحب عین خواهد بود.
ماده ۱۹۸ قانون مدنی
ممکن است طرفین یا یکی از آنها به وکالت از غیر اقدام بنماید و نیز ممکن است که یک نفر به وکالت از طرف متعاملین این اقدام را به عمل آورد.
ماده ۱۹۹ قانون مدنی
رضای حاصل در نتیجه اشتباه یا اکراه موجب نفوذ معامله نیست.
ماده ۲۰۰ قانون مدنی
اشتباه وقتی موجب عدم نفوذ معامله است که مربوط به خود موضوع معامله باشد.
ماده ۲۰۱ قانون مدنی
اشتباه در شخص طرف به صحت معامله خللی وارد نمیآورد مگر در مواردی که شخصیت طرف علت عمده عقد بوده باشد.
ماده ۲۰۲ قانون مدنی
اکراه به اعمالی حاصل میشود که موثر در شخص با شعوری بوده و او را نسبت به جان یا مال یا آبروی خود تهدید کند به نحوی که عادتا قابل تحمل نباشد. درمورد اعمال اکراهآمیز سن و شخصیت و اخلاق و مرد یا زن بودن شخص باید در نظر گرفته شود.
ماده ۲۰۳ قانون مدنی
اکراه موجب عدم نفوذ معامله است اگرچه از طرف شخص خارجی غیر از متعاملین واقع شود.
ماده ۲۰۴ قانون مدنی
تهدید طرف معامله در نفس یا جان یا آبروی اقوام نزدیک او از قبیل زوج و زوجه و آباء و اولاد موجب اکراه است. در مورد این ماده تشخیص نزدیکی درجه برای موثر بودن اکراه بسته به نظر عرف است.
ماده ۲۰۵ قانون مدنی
هر گاه شخصی که تهدید شده است بداند که تهدید کننده نمیتواند تهدید خود را به موقع اجرا گذارد و یا خود شخص مزبور قادر باشد بر اینکه بدون مشقت اکراه را از خود دفع کند و معامله را واقع نسازد آن شخص مکره محسوب نمیشود.
ماده ۲۰۶ قانون مدنی
اگر کسی در نتیجه اضطرار اقدام به معامله کند مکره محسوب نشده و معامله اضطراری معتبر خواهد بود.
ماده ۲۰۷ قانون مدنی
ملزم شدن شخص به انشاء معامله به حکم مقامات صالحه قانونی اکراه محسوب نمیشود.
ماده ۲۰۸ قانون مدنی
مجرد خوف از کسی بدون آنکه از طرف آن کس تهدیدی شده باشد اکراه محسوب نمیشود.
ماده ۲۰۹ قانون مدنی
امضاء معامله بعد از رفع اکراه موجب نفوذ معامله است.
ماده ۲۱۰ قانون مدنی
متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند.
ماده ۲۱۱ قانون مدنی
برای اینکه متعاملین اهل محسوب شوند باید بالغ و عاقل و رشید باشند.
ماده ۲۱۲ قانون مدنی
معامله با اشخاصی که بالغ یا عاقل یا رشید نیستند به واسطه عدم اهلیت باطل است.
ماده ۲۱۳ قانون مدنی
معامله محجورین نافذ نیست.
ماده ۲۱۴ قانون مدنی
مورد معامله باید مال یا عملی باشد که هر یک از متعاملین تعهد تسلیم یا ایفاء آن را میکنند.
ماده ۲۱۵ قانون مدنی
مورد معامله باید مالیت داشته و متضمن منفعت عقلائی مشروع باشد.
ماده ۲۱۶ قانون مدنی
مورد معامله باید مبهم نباشد مگر در موارد خاصه که علم اجمالی به آن کافی است.
ماده ۲۱۷ قانون مدنی
در معامله لازم نیست که جهت آن تصریح شود ولی اگر تصریح شده باشد باید مشروع باشد و الا معامله باطل است.
ماده ۲۱۸ قانون مدنی
هر گاه معلوم شود که معامله با قصد فرار از دین بهطور صوری انجام شده آن معامله باطل است.
ماده ۲۱۸ مکرر قانون مدنی
هر گاه طلبکار به دادگاه دادخواست داده دلائل اقامه نماید که مدیون برای فرار از دین قصد فروش اموال خود را دارد، دادگاه میتواند قرار توقیف اموال وی را به میزان بدهی او صادر نماید که در این صورت بدون اجازه دادگاه حق فروش اموال را نخواهد داشت.
با سابقهای قوی در زمینه حقوق جزایی، مدنی و تجاری، ما به شما خدمات حقوقی با کیفیت بالا و راهکارهای قانونی مؤثر ارائه میدهیم. نگرانیهای شما را بشنویم، مسائلتان را تجزیه و تحلیل کنیم و بهترین راه حلهای قانونی را برای شما پیدا کنیم.
2 پاسخ
سلام
بعد از فوت پدرم به مادر ایشان که در قید حیات بود سهم 1/6 ازارث تعلق گرفت
حالا بعد از گذشت سالها که مادر بزرگم فوت شده عموی من قصد دارد سهم الارثی را که از 1/6 سهم مادر به ایشان رسید به بنده هبه کند
در ضمن من دو عمه داشتم که انها هم فوت شدند و فرزندان ایشان هم قصد هبه دارن
و لازم به ذکر است که به علت تعدد وراث سهم 1/6 مادر و هزینه بالای تفکیک سند تجاری فعلا امکان تفکیک سند را نداریم
لطفا راهنمایی بفرمایید که این کار چگونه باید انجام شود
با سلام
بله انتقال ۱/۶ سهم الارث مادربزرگ به شما ممکن است همچنین سهم عمه های شما. فقط برای هر انتقال یک اقرارنامه ثبتی تنظیم کنید.