در دنیای حقوقی، اصطلاحات و مفاهیم خاصی وجود دارند که بهطور مستقیم با دعاوی حقوقی و کیفری مرتبط هستند.
یکی از این اصطلاحات “معترض عنه” است که در زمینههای مختلفی از جمله دعاوی مدنی، کیفری و اداری مورد استفاده قرار میگیرد.
از سوی دیگر، بسیاری از افراد به دلیل عدم آگاهی از مفهوم صحیح “معترض عنه” ممکن است در هنگام تفسیر رأی دچار سوءتفاهم و مشکلات جدی شوند. بنابراین، ضروری است که به توضیح معنای معترض عنه و جزئیات آن پرداخته شود تا افراد با این مفهوم آشنا شوند.
معترض عنه یعنی چه
در دنیای حقوقی و قضائی، اصطلاحات و واژهها نقش بسزایی در شفافسازی مفاهیم و فرآیندها دارند. یکی از این اصطلاحات که بهطور مکرر در دعاوی مورد استفاده قرار میگیرد، “معترض عنه” است. ممکن است این پرسش برای برخی افراد مطرح شود که معترض عنه به چه معناست؟
در پاسخ به این سوال، باید گفت که معترض عنه به معنای موضوع یا مسئلهای است که مورد اعتراض قرار میگیرد. به عبارت دیگر، هرگاه یک شخص یا نهاد نسبت به تصمیمی که دادگاه اتخاذ کرده است، اعتراضی داشته باشد، آن تصمیم یا موضوع معترض عنه نامیده میشود.
شایان ذکر است که این اعتراض میتواند به دلایل مختلفی از جمله ناعادلانه بودن، عدم صلاحیت دادگاه، غیرقانونی بودن یا عدم رعایت اصول دادرسی و قواعد آمره باشد. بهعبارتی دیگر، معترض عنه نشاندهنده نقطهای است که اختلاف نظر بین دادگاه و طرفین وجود دارد.
قرار معترض عنه چیست
در ابتدا باید توضیح داد که منظور از “قرار” چیست. به طور کلی، آرایی که دادگاه صادر میکند به دو دسته تقسیم میشوند: “قرار” و “حکم”. ماده ۲۹۹ قانون آیین دادرسی مدنی این دو را به این شکل تعریف میکند: «چنانچه رأی دادگاه راجع به ماهیت دعوا و قاطع آن بهطور جزئی یا کلی باشد، حکم و در غیر این صورت قرار نامیده میشود.»
بنابراین، اگر رأی دادگاه مربوط به ماهیت دعوا و قاطع آن باشد، حکم نامیده میشود و در غیر این صورت، قرار است. به عبارت دیگر، قرار لزوماً بر اساس ماهیت پرونده صادر نمیشود و ممکن است به مسائل شکلی مربوط باشد. همچنین، قرار ممکن است قاطع نبوده و با صدور آن پرونده مختومه نشود.
قرار معترض عنه را تایید و ابرام می نماید یعنی چه
برای درک کامل قوانین و مقررات، لازم است که افراد با مفاهیم حقوقی آشنا باشند. یکی از اصطلاحات حقوقی که بهطور مکرر مورد استفاده قرار میگیرد، “تأیید و ابرام” است. در این بخش به این پرسش پاسخ داده میشود که عبارت “قرار معترض عنه تأیید و ابرام مینماید” به چه معناست.
“ابرای” در لغت به معنای پافشاری و اصرار است، اما در حوزه حقوق به معنای تأیید و استحکامبخشیدن به حکم بهکار میرود. بنابراین، عبارت “قرار معترض عنه تأیید و ابرام مینماید” به این معناست که دادگاه تصمیم یا حکمی که به آن اعتراض شده است را عیناً تأیید میکند. به عبارت سادهتر، این جمله به این معناست که رأی اولیه که مورد اعتراض قرار گرفته، تأیید شده است.
در واقع، منظور از این عبارت این است که دادگاه اعتراض فرد را صحیح ندانسته و بر همین اساس، قرار معترض عنه را عیناً تأیید میکند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که واژه “تأیید” معمولاً برای تأیید رأی در دادگاه تجدیدنظر و واژه “ابرای” برای تأیید رأی در دیوان عالی کشور استفاده میشود.
رد اعتراض معترض یعنی چه
این عبارت ممکن است برای برخی افراد مبهم باشد و به همین دلیل این پرسش برای آنها مطرح شود که “رد اعتراض معترض” به چه معناست. پاسخ به این پرسش به شرح زیر است:
“رد اعتراض معترض” به معنای عدم پذیرش اعتراض فردی است که نسبت به یک تصمیم یا حکم قضائی یا اداری اعتراض کرده است. این فرآیند معمولاً در مراحل مختلف رسیدگی به دعاوی اتفاق میافتد. به عبارت دیگر، زمانی که یک مقام قضائی تصمیم میگیرد که اعتراض را رد کند، به این معناست که مستندات و دلایل ارائهشده توسط معترض کافی نبوده یا از نظر قانونی قابل قبول نیستند. به عبارتی دیگر، زمانی که اعتراض مورد موافقت دادگاه قرار نگیرد و دلایل کافی برای تأیید آن وجود نداشته باشد، دادگاه چنین حکمی صادر میکند.
به عنوان مثال، اگر فردی نسبت به قرار منع تعقیب اعتراض کند و دادسرا پس از بررسی مستندات او تصمیم بگیرد که این مستندات کافی نیستند، به همین خاطر اعتراض شاکی را رد میکند. لازم به ذکر است که اصولاً پس از رد اعتراض، دادگاه رأی قبلی را تأیید میکند.
نقض رای معترض عنه یعنی چه
نقض رأی معترض عنه به معنای ابطال رأی دادگاه بدوی است. این فرآیند معمولاً زمانی اتفاق میافتد که یکی از طرفین دعوی نسبت به رأی صادره اعتراض کند و مقام قضائی تصمیم بگیرد که رأی قبلی نادرست بوده و باید نقض و ابطال شود. در این صورت، دادگاه اعتراض را وارد دانسته و با نقض رأی قبلی، اقدام به صدور رأی جدید میکند.
ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی به مواردی
که بر اساس آن حکم یا قرار نقض میشود، اشاره کرده است. این ماده مربوط به شکستن رأی در مرحله تجدید نظر است و مطابق با آن، دلایل شکستن رأی در تجدید نظر شامل ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه، ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود، عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی، عدم صلاحیت دادگاه و ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی یا مقررات قانونی میشود.
از سوی دیگر، در مرحله فرجامخواهی نیز ممکن است نسبت به رأی صادره اعتراض شود. در این صورت، دیوان در صورت وجود مواردی میتواند حکم فرجامخواسته را نقض کند. این موارد مطابق با ماده ۳۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی شامل عدم صلاحیت دادگاه، مخالفت رأی صادره با موازین شرعی و مقررات قانونی، عدم رعایت اصول دادرسی و قواعد آمره، صدور آرای مغایر، عدم صحت مندرجات رأی، تعارض بین اسباب موجهه و منطوق رأی، نقض تحقیقات و عدم توجه به دلایل ابرازی میباشد.